Big.Book.of.Emergency.Department.[taliem.ir]

Big Book of Emergency Department Psychiatry

ABSTRACT

Te ideas in this chapter are my own experiences and opinions on different topics within the arena of  emergency psychiatry. My frst experience working in an emergency department (ED) in America was a  claustrophobic one. Te ED that I frst worked in by New York City standards was small, and therefore by every other standard was tiny. Te psychiatric ED was simply a small room flled with nurses, psychiatry residents, medical students, psychiatric technicians, and a few attending psychiatrists. Te space was so small that we only had one square yard to walk around in.  In the middle of this small room was an ominous and intimidating secretary who yelled at anyone who asked her for something. Calling her “scary” would be an understatement. Over time, as I became used to the smallness of the psychiatric ED, psychologically it felt larger. Tere appeared to be more room to move around than I initially thought, and I was not afraid to  respond when the phone was ringing. Ultimately, even the scary secretary became less terrifying and we became a functional team that worked well together. Before I knew it, my frst year of psychiatry residency training had come to an end. Years passed, and toward the middle of my third year of residency, I was asked to be the chief of the psychiatric ED. At that hospital, it was called the psychiatric observation suite (POS). I accepted the offer of that position, mostly because no one had offered me any other position. I also happened to look up to the director of the ED, as he is one of the best ED psychiatrists I have ever known.

INTRODUCTION

In order for you to get to know me as a person and a physician, I would like to tell you a little about my background. I am from the former Yugoslavia, now called Croatia. I graduated in Zagreb in 1995 and worked in a village near the city of Osijek. I got married and had a son. Later, I found myself torn between two sides in a four-year war. During this war, I was able to grow as a person and as a physician through my experience working as the chief of an ED at a medium-sized medical center. Given my experience working in this ED in Croatia during a time of war, I thought I had seen it all, until I moved to the United States. As many of my fellow immigrants had done while studying for foreign medical equivalency exams, I also worked in a variety of odd jobs to support my family, while preparing for my exams. I had the good fortune to be accepted into a psychiatry residency program at one of the best hospitals in New York City. 

چکیده

ایده های این فصل، تجربیات و نظرات من در مورد موضوعات مختلف در عرصه روانپزشکی اورژانس است. تجربه من در حال کار در اداره اورژانس (ED) در آمریکا یک انفجار بود. این ED که من با استفاده از استانداردهای نیویورک کار می کردم کوچک بود، و بنابراین توسط هر استاندارد دیگر کوچک بود. ED در روانپزشکی به سادگی یک اتاق کوچک با پرستاران، ساکنان روانپزشکی، دانشجویان پزشکی، تکنسین های روانپزشکی و تعداد کمی از روانپزشکان بود. فضای کوچکی بود که ما فقط یک حیاط مربعی داشتیم که در اطراف آن راه می رفت. در وسط این اتاق کوچک یک وزیر شوم و تهدید کننده بود که به هر کسی که از او خواسته بود چیزی فریاد می کرد. تماس با او “ترسناک” می تواند کم و زیاد باشد. با گذشت زمان، به همان اندازه که من به کوچک بودن ED روانپزشکی تبدیل شدم، از لحاظ روانشناختی بزرگتر شد. به نظر می رسید که اتاق بیشتری برای حرکت در اطراف من در ابتدا فکر کردم، و من نمی ترسید پاسخ زمانی که تلفن زنگ زد. در نهایت، حتی دبیر ترسناک کمتر وحشت زده شد و ما به یک تیم کارآمد تبدیل شد که با هم کار می کرد. پیش از آنکه این را می دانستم، سال تحصیلی تربیتی روانپزشکی من پایان یافت. سالها گذشت، و به سوی وسط سال سوم اقامت من، من خواسته شد که رئیس اداره روانپزشکی باشد. در آن بیمارستان، این مجموعه مجموعه ای از نظارت روانپزشکی (POS) بود. من شخصا این موقعیت را پذیرفتم، بیشتر به این دلیل که هیچکس جای دیگری را نداشت. من نیز این اتفاق افتاده بود که به مدیر ادگ نگاه کنم، زیرا او یکی از بهترین روانپزشکان اد است که تا به حال شناخته شده است.

مقدمه

به منظور شناختن من به عنوان یک فرد و یک پزشک، من می خواهم به شما کمی در مورد پس زمینه من بگویم. من از یوگسلاوی سابق هستم، اکنون کرواسی نامیده می شود. من در سال 1995 در زاگرب فارغ التحصیل شدم و در یک روستا در نزدیکی شهر Osijek مشغول به کار بودم. من ازدواج کردم و پسر داشتم بعدها، من در طی جنگ چهار ساله بین دو طرف پراکنده شدم. در طی این جنگ، من توانستم به عنوان یک فرد و به عنوان یک پزشک از طریق تجربه من به عنوان رئیس اد در مرکز پزشکی متوسط کار کنم. با توجه به تجربه من در این ED در کرواسی در زمان جنگ، من فکر کردم که من آن را دیده ام، تا زمانی که من به ایالات متحده نقل مکان کرد. همانطور که بسیاری از مهاجرین همکار من در حال تحصیل برای امتحانات معادل سازی پزشکی خارجی بودند، من همچنین در مشاغلی مختلف برای پشتیبانی از خانواده ام، در حال آماده شدن برای امتحاناتم بودم. من خوشبختانه به یک برنامه ریاضی روانپزشکی در یکی از بهترین بیمارستان های شهر نیویورک پذیرفته شدم.

Year: 2016

Publisher: SPRINGER

By : Yener Balan, Karen Murrell, Christopher Bryant Lentz

File Information: English Language/ 373 Page / size: 3.89 MB

Download

سال : 1395

ناشر : SPRINGER

کاری از : یینر بالان، کارن مورل، کریستوفر برینت لنتز

اطلاعات فایل : زبان انگلیسی / 373 صفحه / حجم : MB 3.89

لینک دانلود

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟
نظری بدهید!

دیدگاهتان را بنویسید