The unique and complementary effects of manufacturing technologies and lean practices on manufacturing operational performance

ABSTRACT

This study investigates the unique and complementary effects of manufacturing technologies and lean practices on operational performance of manufacturing firms. Despite the importance of understanding how various resources are interrelated within firms, there have been few studies focusing on this area. Using data collected from 186 manufacturing plants in Thailand, we found that both manufacturing technologies and lean practices have unique effects on a range of operational performance dimensions ,including quality, lead- time, flexibility, and cost. More importantly, however, we also found that both organizational resources have complementary (or synergistic) effects on those operational performance dimensions. Based on the research findings, we offer theoretical and practical insights which support the importance of building strong manufacturing technologies and lean practices that maximize operational performance.

INTRODUCTION

Global competition has intensified pressure on manufacturing plants to improve along multiple dimensions of operational performance. These operational performance dimensions include product quality, lead-time, flexibility, and cost (Boyer and Lewis, 2002; Hayes and Wheelwright, 1984; Tan et al., 2004). Consequently, numerous studies have attempted to identify the various resources that can be utilized to help firms to excel on these multiple operational dimensions. Based on the past research on this topic (Das, 2001; Swamidass, 2003; Zahra and Das, 1993), manufacturing resources can be grouped into two major categories, namely manufacturing technologies and lean practices. Manufacturing technologies refer to certain types of technologies such as hardware and computer programs, including computeraided design (CAD), computer- aided engineering (CAE), computeraided manufacturing (CAM), computer numerical control (CNC) machines, robots, and enterprise resource planning (ERP) systems, whilst lean practices are concerned with manufacturing techniques and know-how such as total quality management (TQM) and just-in-time (JIT) manufacturing. A number of empirical studies have investigated the effect of manufacturing technologies and lean practices on different measures of operations performance (Swamidass, 2003; Zahra and Das, 1993). However, most of these studies focus on either manufacturing technologies (Beaumont et al., 2002; Kotha and Swamidass, 2000) or lean practices (Cua et al., 2001; Flynn et al., 1995).

چکیده

این مطالعه به بررسی اثرات منحصر به فرد و مکمل فن آوری های تولیدی و شیوه های لاغر بر عملکرد عملیاتی شرکت های تولیدی می پردازد. علیرغم اهمیت فهمیدن اینکه چگونه منابع مختلف درون شرکت ها در ارتباط هستند، مطالعات اندکی در این زمینه انجام شده است. با استفاده از داده های جمع آوری شده از 186 کارخانه تولیدی در تایلند، ما دریافتیم که هر دو تکنولوژی تولید و شیوه های لاغر تاثیرات منحصر به فردی بر طیف وسیعی از ابعاد عملکرد عملیاتی، از جمله کیفیت، زمان هدایت، انعطاف پذیری و هزینه ها دارند. مهمتر از همه، ما همچنین دریافتیم که هر دو منابع سازمانی اثرات متقابل (یا هم افزایی) بر روی آن ابعاد عملکرد عملیاتی دارند. بر اساس یافته های تحقیقاتی، ما بینش های نظری و عملی را ارائه می دهیم که از اهمیت ساختن فن آوری های تولید قوی و شیوه های بی نظیر پشتیبانی می کند که عملکرد عملیاتی را حداکثر می بخشد.

مقدمه

رقابت جهانی باعث افزایش فشار بر کارخانه های تولیدی شده است تا در طول ابعاد مختلف عملکرد عملیاتی بهبود یابد. این ابعاد عملکرد عملیاتی عبارتند از کیفیت محصول، زمان سربازی، انعطاف پذیری و هزینه (Boyer and Lewis، 2002؛ Hayes and Wheelwright، 1984؛ Tan و همکاران، 2004). در نتیجه، مطالعات متعددی تلاش کرده اند منابع مختلفی را شناسایی کنند که می توانند برای کمک به شرکت های بزرگ در این ابعاد عملیاتی متعدد مورد استفاده قرار گیرند. بر اساس تحقیقات گذشته در مورد این موضوع (Das، 2001؛ Swamidass، 2003؛ Zahra and Das، 1993)، منابع تولیدی را می توان به دو دسته عمده تقسیم کرد: فن آوری های تولید و شیوه های ناب. فن آوری های تولیدی به انواع خاصی از فن آوری ها مانند سخت افزار و برنامه های کامپیوتری اشاره دارد، از جمله طراحی کامپیوتری (CAD)، مهندسی کامپیوتر (CAE)، تولید کامپیوتری (CAM)، ماشین های عددی کامپیوتری (CNC)، روبات ها و برنامه ریزی منابع سازمانی (ERP) سیستم، در حالی که شیوه های ناب و نگر در ارتباط با تکنیک های تولید و دانش فنی مانند مدیریت کیفیت جامع (TQM) و تولید فقط در زمان (JIT) است. تعدادی از مطالعات تجربی اثر فن آوری های تولید و شیوه های لاغر را در مورد اقدامات مختلف عملیات مورد بررسی قرار داده اند (Swamidass، 2003؛ Zahra and Das، 1993). با این حال، بسیاری از این مطالعات بر تکنولوژی های تولیدی تمرکز می کنند (Beaumont و همکاران، 2002؛ Kotha و Swamidass، 2000) یا شیوه های ناب (Cua و همکاران، 2001؛ Flynn و همکاران، 1995).

Year: 2014

Publisher: ELSEVIER

By : Teerasak Khanchanapong , Daniel Prajogo ,n, Amrik S. Sohal , Brian K. Cooper ,Andy C.L. Yeung , T.C.E. Cheng