The effects of strategic and manufacturing flexibilities and supply chain agility on firm performance in the fashion industry

ABSTRACT

Responsiveness to customers and markets is an indispensable requirement for all industries, particularly the fashion industry. The present study attempts to address this issue by employing a resource-based perspective as a lens for exploring the major antecedents and consequences of supply chain agility at both the strategic and operational levels. Drawing on a review of the extant literature, we argue that two organizational flexibility factors – strategic flexibility and manufacturing flexibility – are the critical antecedents to supply chain agility. In addition, supply chain agility, strategic flexibility, and manufacturing flexibility are all significant factors in firm performance. A conceptual framework for the arguments was developed and tested through an empirical study of selected industrial practitioners. Data from a sample of 141 garment manufacturers were analyzed using structural equation modeling. The results reveal that both strategic flexibility and manufacturing flexibility positively influence supply chain agility. However, strategic flexibility has a direct and significant influence on firm performance while manufacturing flexibility does not. Furthermore, supply chain agility plays an important role in mediating the effects of both strategic and manufacturing flexibilities on firm performance. The findings of the present study add to the understanding of supply chain management, with a focus on supply chain agility in the fashion manufacturing industry .

INTRODUCTION

Fashion items are unique consumer products characterized by short life cycles, high demand volatility, low sales predictability, and impulsive purchases (Bruce, Daly, & Towers, 2004; Christopher, Lowson, & Peck, 2004; Moon & Ngai, 2010). A fashion product is designed to capture the ephemeral mood of the moment; it may therefore be saleable only for very short periods of time – perhaps only months or even weeks (Christopher & Peck, 1997). The demand for such products is also highly unstable and affected by such factors as the weather, the latest movies, special events, and celebrities’ choices. Furthermore, the fashion industry is huge, fragmented, extremely globalized, and affected by a myriad of economic, social, financial, and even political issues. Within this context, industrial players must take an active role in balancing the supply and the demand.

چکیده

پاسخگویی به مشتریان و بازارها نیازمندی ضروری برای همه صنایع، به ویژه صنعت مد است. در این مقاله تلاش می شود با استفاده از دیدگاه مبتنی بر منابع به عنوان یک لنز برای بررسی پیشینه های عمده و چالش های چابکی زنجیره تامین در هر دو سطح استراتژیک و عملیاتی، این مسئله را مورد توجه قرار دهیم. براساس بررسی ادبیات موجود، ما استدلال می کنیم که دو عامل انعطاف پذیری سازمانی – انعطاف پذیری استراتژیک و انعطاف پذیری ساختاری – پیشگویی های مهم برای تحمل چابکی زنجیره ای هستند. علاوه بر این، چابکی زنجیره عرضه، انعطاف پذیری استراتژیک و انعطاف پذیری تولید، همه عوامل مهم در عملکرد شرکت می باشند. یک چارچوب مفهومی برای استدلالها بوسیله یک مطالعه تجربی از تمرینکنندگان صنعتی انتخاب شده و مورد آزمایش قرار گرفت. داده ها از نمونه 141 تولید کننده پوشاک با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که هر دو انعطاف پذیری استراتژیک و انعطاف پذیری تولید مثبت بر چابکی زنجیره عرضه تاثیر می گذارد. با این حال، انعطاف پذیری استراتژیک اثر مستقیم و قابل توجهی در عملکرد شرکت دارد در حالی که انعطاف پذیری تولید نمی کند. علاوه بر این، چابکی زنجیره تامین نقش مهمی را در میانجیگری اثرات هرگونه انعطاف پذیری استراتژیک و تولید بر عملکرد شرکت ایفا می کند. یافته های این مطالعه به درک مدیریت زنجیره تامین، با توجه به چابکی زنجیره عرضه در صنعت تولید مد، اضافه می کند.

مقدمه

آیتم های مد، محصولات منحصر به فرد مصرف کننده هستند که با چرخه های کوتاه مدت، نوسانات تقاضای بالا، پیش بینی بودن فروش و خرید های ضروری شناخته می شوند. (بروس، دالی و برج، 2004؛ کریستوفر، لوسون و پک، 2004؛ Moon & Ngai، 2010). یک محصول مد طراحی شده است تا لحظات طولانی مدت لحظه را جذب کند. بنابراین ممکن است فقط برای دوره های بسیار کوتاه – شاید فقط چند ماه یا حتی هفته – قابل فروش باشد (Christopher & Peck، 1997). تقاضا برای چنین محصولاتی نیز بسیار ناپایدار است و تحت تأثیر عوامل مانند آب و هوا، آخرین فیلم ها، رویدادهای ویژه و انتخاب های مشهور است. علاوه بر این، صنعت مد، بزرگ، تقسیم شده، بسیار جهانی و تحت تاثیر بسیاری از مسائل اقتصادی، اجتماعی، مالی و حتی سیاسی است. در این زمینه، بازیکنان صنعتی باید نقش مهمی در تعادل عرضه و تقاضا داشته باشند.

Year: 2017

Publisher : ELSEVIER

By : Alan T. L. Chan , Eric W. T. Ngai , Karen K. L. Moon