بایگانی برچسب برای: درباره اپل
![milyaderhaye iran_mag_18.[taliem.ir]](https://taliem.ir/wp-content/uploads/milyaderhaye-iran_mag_18.taliem.ir_.jpg)
میلیاردرهای آینده ایران
اطلاع رسانیدر بخش هاي پيشين «درباره اپل» ، گفته شد: استيو جابز و وزنياک در يک آوريل 1976 شرکـت کوچـک اپل را پايه گـذاري نمودند و با پـسـتي و بـلنــدي هــاي زيـاد ، يک مـــدل کامپيوتر خـــانـگي با نام ليــزا(lisa) ، کامپيوتري قابل حمل به نام macintoch power book سپس نوت بوکportable را به توليد رساندند و توانستند برند اپل را بيشتر از گذشته، در دنيا مطرح کنند. استيو نيز طي اختلافاتي که با ديگر اعضاي اصلي شرکت اپل پيدا کرد، چند سالي از اپل دور ماند تا آنکه جنگ ميان اپل و مايکروسافت بر سر کپي برداري سيستم عامل مخصوص هر دو، به وقوع پيوست و بحران و سراشيبي اپل نيز، هم زمان شروع شد. اين دعوا و استقبال کاربران از سيستم عامل ويندوز بجاي مکينتاش، اپل را به فکر آن انداخت که براي فروش بيشتر، بايد سيستم عامل مکينتاش را يک بازنويسي اساسي و اصطلاحا، کاربر پسندتر، کند. اپل براي شروع، با موتورولا و IBMيک قرار داد تجاري را براي توليد نرم افزار براي سخت افزار توليدي آنها منعقد نمود. اين قرار در سال 1994و سپس تلاش اپل براي جايگزيني پردازنده توليدي موتورولا در برخي مدل هاي power macintochمي رفت تا همه چيز را به نفع اپل تغيير دهد. البته تلاش اپل براي بازنويسي سيستم عامل مکينتاش، باعث شد تا اپل که چند سالي بود بدون استيو به کارش ادامه مي داد، سيستم عامل NEXTSTEPرا که شرکتي که استيو جابز بعد از اپل، آن را بنا نهاده بود، توليد کرده بود ، خريداري کرده و پاي استيو دوباره به شرکت اپل، باز شود. 9جولاي 1997با 12سال تاخير، استيوجابز به سمت مديرعاملي اپل، برگزيده شد تا اين مرد با مشکلات و افت هاي شديدي که در سهام اپل رخ داده بود، دست و پنجه نرم کند. بعد از آن بود که جابز با ورودش، سعي کرد تا با تلاش زياد و حل مشکلات به روش خود، شرکت اپل را براي چندمين بار، از دست سختي هاي ريز و درشت برهاند.
![milyaderhaye iran_mag.[taliem.ir]](https://taliem.ir/wp-content/uploads/milyaderhaye-iran_mag.taliem.ir_.jpg)
پيله ای برای تغيير…
اطلاع رسانیاستاد : جهان آگهي , 1فرق انسان موفق و ناموفق در چيست؟ جهان آگهي : آقا اجازه ؟ انسان موفق برداشتش از شکست , راه را اشتباه رفتن است و وقتي متوجه اشتباه راه شد , راه اصلي را پيدا مي کند. انسان ناموفق شکست را نهايت بدبختي مي داند پس مي نشيند و منتظر تقدير مي شود. استاد : آفرين جهان آگهي شدي 10/25بشين. جهان آگهي: اجازه آقا. چشم. اين مار است يا اين مار است؟ استاد پير وارد کلاس شد. همه به احترام او بلند شدند. جواني نشسته بود و خود را به نوشتن مشغول کرده بود. معلوم بود از يکي رنجيده بود . استاد پير متوجه شد. نگاهي کرد و لبخندي زد. شروع به بحث کرد. گچ را برداشت و نوشت : مار پرسيد اين چيست؟ همگي داد زدند : مار استاد باز لبخندي زد و با گچ شکل مار را کشيد. پرسيد اين چيست؟ همه زدند زير خنده و داد زدند : مار استاد هم با آنان خنديد. جهان آگهي از روي صندلي بلند شد و گفت: آقا اجازه؟ ما را ياد کتاب فارسي دوره ابتدائي انداختي. استاد خنديد و همه شرکت کنندگان هم خنديدند. استاد گفت : عزيزان من , من شکل مار را مي توانم بکشم و بگويم اين مار است. و شما با نوشتن واژه مار. هر دو طرف نظرشان يکي است. يکي با شکل مار و ديگري با نوشتن مار. خواستم بگويم حيف است بر سر اختلاف کوچکي از هم برنجيد. سعي کنيد با هم باشيد و اگر هدف خدمت داريد با هم انجام دهيد . تا دقايقي صداي کف زدن از کلاس شنيده مي شد .