توضیحات
چکیده
انگيزه را اين گونه تعريف مي كند: ميل به كوششش فراوان در جهت تامين هدفهاي سازمان به گونه اي كه اين تلاش در جهت ارضاي برخي از نيازهاي فردي سوق داده شود. يكي از فعاليتهاي مدير اين است كه موجبات انگيزش كاركنان را در سطح بالايي از عملكرد فراهم سازد بدين معني كه اطمينان يابد كه افراد كار مي كنند بطور منظم سر كار حاضر مي شوند و سهم مثبتي در رسالت سازمان دارند عملكرد شغلي به توانايي محيط و همچنين انگيزش مرتبط است. (محمد زاده – مهروژان ، 1375 ،121-120) انگيزه بعنوان يكي از فرآيندهاي ارضاي نياز به حساب مي آيد.نياز به عنوان يك واژه فني حالتي دروني است كه باعث مي شود نتيجه پي آمد خاص جالب به نظر برسد يك نياز ارضا شده تنش ايجاد مي كند و در نتيجه در درون فرد نوعي سائقه يا پويايي بوجود مي آورد اين پويايي موجب بروز نوعي رفتار پژوهشي در فرد مي شود و او در پي تامين هدفهاي ويژه اي بر مي ايد اگر آن هدفها را تامين كند نياز مزبور ارضا مي شود و در نتيجه تنش كاهش مي يابد بنابر اين مي توان گفت كه كارگر يا كارمندي كه تحري شده و داراي انگيزش است در وضعي به سر مي برد كه تنش دارد.(يعني بين فرد و محيط او نوعي عدم تعادل بوجود مي آيد) او براي رهايي از اين تنش دست به اقدام مي زند و تلاش و كوشش مي كند . هر قدر اين تنش بيشتر باشد سطح يا ميزان تلاش و كوشش بيشتر خواهد شد. اگر اين تلاش و يا كوشش به صورت موفقيت آميزي ، به ارضاي نياز منجر گردد. تنش كاهش مي يابد ، ولي از آنجا كه رفتار فرد در سازمان مورزد نظر ماست ، فعاليتي كه در جهت كاهش مي يابد تنش صورت مي گيرد بايد در راستاي هدفهاي سازمان باشد . بنابر اين در تعريفي كه از انگيزش داريم اين معنا هم گنجانده شده كه نيازهاي فرد با هدفهاي سازمان سازگار است و هيچ مغايرتي با آنها ندرد . اگر چنين وضعي وجود نداشته باشد فرد يا كارگر تلاش و كوشش زيادي مي نمايد كه در واقع در جهت مخالف منافع سازمان صورت مي گيرد و نكته جالب اينجاست كه اين نوع كوششها و تلاشها چيز غير عادي نيستند .
ABSTRACT
Motivation is defined as: the desire to make great efforts to meet the goals of the organization in such a way as to make the effort to satisfy some of the individual needs. One of the manager’s activities is to motivate employees to a high level of performance, which means ensuring that the people they work with are regularly present at the workplace and have a positive role in the organization’s mission. it is related. (Mohammadzadeh-Mehrojan, 1996, 121-120) Motivation is considered as one of the processes of satisfying need. Need as a technical term is an intrinsic condition that makes the result of a particular consequence seem to be an interesting satisfying need of stress. Creates a kind of stimulus or dynamics within the individual that results in some kind of research behavior in the individual and he or she seeks to achieve specific goals if he or she achieves those goals. As a result, stress is reduced so it can be said that the worker or employee who is motivated and motivated is in a state of tension (ie, between the individual). And his environment creates a kind of imbalance. He strives to get rid of this tension. The higher the tension, the greater the level or amount of effort. If this effort or effort succeeds, it will satisfy the need. Tension is reduced, but since the behavior of the individual in the organization is in our view, the activity to reduce stress must be in line with the goals of the organization. So, in our definition of motivation, it also means that one’s needs are consistent with the goals of the organization and that there is no contradiction with them. If this is not the case, the individual or worker will put in a great deal of effort that is in fact against the interests of the organization, and the interesting point is that these efforts are not unusual.
Year: ۲۰۱۶
Source : 0
By : 0
File Information: persian Language/ 33 Page / size: 63.89 KB
سال : ۱۳۹۵
منبع : 0
کاری از : 0
اطلاعات فایل : زبان فارسی / 33 صفحه / حجم : KB 63.89
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.